جدول جو
جدول جو

معنی سیاحت نامه - جستجوی لغت در جدول جو

سیاحت نامه
(حَ مَ / مِ)
کتابی که در آن سرگذشت سیاحت را نوشته باشند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
سیاحت نامه
سفرنامه، گزارش سفر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دعاهایی که در وقت زیارت آرامگاه امام یا امامزاده ای از روی نوشته یا از بر می خوانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاه نامه
تصویر سیاه نامه
گناهکار، عاصی، بد کار، فاسق، فاجر، برای مثال سیه نامه چندان تنعم براند / که در نامه جای نبشتن نماند (سعدی۱ - ۱۱۷)
فرهنگ فارسی عمید
(مَ / مِ)
کنایه از عاصی. گنهکار. فاسق. بدکاره. ظالم. (از برهان). عاصی. گناهکار. فاسق. فاجر. ظالم. بدکاره. (ناظم الاطباء) :
سیاه نامه تر از خود کسی نمی بینم
چگونه چون قلمم دود دل بسرنرود.
حافظ.
رجوع به سیه نامه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سیاه نامه
تصویر سیاه نامه
آن که نامه عملش سیاه باشد گناهکار عاصی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیارت نامه
تصویر زیارت نامه
((~. مِ))
دعای ویژه ای که در هنگام زیارت جایی خوانده می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیاه نامه
تصویر سیاه نامه
((مِ))
گناهکار
فرهنگ فارسی معین